، تا این لحظه: 50 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات شیرین آتاناز من

اولین مسافرت

1394/5/8 14:48
نویسنده : مامان نسرین
83 بازدید
اشتراک گذاری

 

به نام خدای بزرگ و مهربون

niniweblog.com

امروز جمعه 28 فروردین ماه از سال 1394

سلام گل ناز و خوشگلم niniweblog.com

امروز قراره به امید خدا اولین سفرت رو بری می خوایم با عزیز جون اینا و البته من و بابا بریم خونه عمو مرتضی یه مسافرت یک روزه . فقط امیدوارم که دختر عزیزم تو راه اذیت نشه .

عزیزه دلم نمی دونم چرا هر چی بیشتر میگذره من و بابا بیشتر عاشقت میشیم انگار رفته رفته عشق و علاقمون شدیدتر میشه امیدوارم لیاقت داشته باشم که مامان یه فرشته پاک و معصوم باشم ..niniweblog.com

نمی دونم چرا از وقتی که به دنیا اومدی و خودم مامان شدم مامانم و خیلــــی بیشتر از قبل دوست دارم (قبلا خیلی خیلی دوستش داشتم اما الان خیلی بیشتــــــــــــــــــره)

niniweblog.comاینم یه متن خوشگل به افتخار آتاناز جونم niniweblog.com


مهربان دختــری دارم که دلش آیینه نور و وجودش برکـــت...
دختری دارم که اول با انسانیتش اشرف مخلوقات و بعد برتر از مرد خواهد بود ...
دختری دارم که به جای ... تنها داشتن صفت های مردانه و عمل نکردن به آنها حداقل     نامرد بودن را یاد نخواهد گرفت ...
دختری دارم که به زانو درخواهد آورد مردی را و خود فقط یک بار برای بستن بند کفش های پسرش زانو خواهد زد ...
من دختری دارم که معنای تمام احساسات است.
بالاتر از این چه؟
دخترک زیبایم...تو نهایت وجود من می شوی تصور زیباییت چیز دوری نیست زیرا سیرت تو همگان را دگرگون خواهد کرد...
تو دنیایی برایم خواهی ساخت که برای تشکر از خدایم زانو خواهم زد...

niniweblog.comniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)