اولین ملاقات با نی نی
به نام خدای بزرگ و مهربون
سه شنبه 31 تیر ماه سال 93
سلام فندق کوچولوی مامانی
امروز با بابات واسه سونوگرافی اول رفته بودیم واسه سن و شنیدن ضربان قلبت یه کم که منتظر نشستیم نوبتمون شد من که دلم داشت میلرزید واسه شنیدن ضربان قلب کوچولوی دوست داشتنیم وقتی سونو کردیم صدای قلبت آروم آروم تاپ تاپ میکرد بابات اولش فک میکرد ضربان قلب منه بعد که فهمید قلب کوچولوی تویه کلی ذوق کرده بود .
فندوق مامانی الهی فدای اون قلب کوچولوت بشم من و بابایی برای شنیدن صدای قشنگش لحظه شماری میکنیم و مطمینم خدای مهربون هم مواظبته.
امروز 6 هفته و 5 روزه بودی عزیزم
بدن تو الان تو این سن در حال شکل گیری است، و سلولهایی که بعدا اندامها و سیستمهای بدنت و تشکیل میدن، به سرعت در حال تقسیم شدن هستند....
انگشتهای دست و پات شروع به رشد می کنند.
حالا شکل شما مثل یک انسانه اما به اندازه ی یک آلبالو است.
جنین دختره یا پسر و هنوز نمی شه تشخیص داد.