عادات جدید آتاناز
به نام خدای بزرگ و مهربون
روز شنبه 2 آذر ماه از سال 1394 است.
سلام عروسک نانازی مامان
دقیقا رأس ساعت 12 شب که گل دختر ما وارد یک ماه جدید از زندگی اش می شه عادت های جدیدی پیدا می کنه .
یکی از این عادت های بسیار بامزه ماه هشتم زندگی آتاناز، بازی قبل از خوابشه
گل دخترمون شب ها قبل از خواب یک ساعتی رو توی رختخوابش بازی میکنه تا بخوابه .
این بازی شامل خوردن دست و پا، تولید سر و صدا و البته پشت و رو شدن های پیاپی هست .
جالب تر از بازی آتاناز، درگیری شدید بابا حسام در این بازیه !!! صحنه تکراری هر شب ما :
آتاناز (با صدای بلند): اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ اِ اِ اِ اِ آ آ آ آ .....
بابا حسام : بخواب دخترم
آتاناز همچنان پشت و رو میشه و مستقیم قل میخوره تو رختخواب بابا
بابا حسام : ای بابا چقد وول میخوری دخترم الان وقت خوابه بخواب عزیزم
آتاناز : باز قل میخوره و میافته زیر پای بابایی اصلا به مامانی علاقه ای نشون نمیده فقط میره سمت باباییش
بابا حسام : آناناز بابا بیا رو بالشت بخواب خانوم کوچولو
من آتاناز رو از بابا حسام جدا می کنم تا بخوابونم اما 2 ثانیه بعد دوباره همه چیز از اول شروع می شه و در آخر من و بابایی خوابمون می بره اما آتاناز .... بعد از وول خوردن های مداوم بالاخره بالای سر بابایی رو شکم میخوابه !!!
جالب اینکه بابا حسام هر شب زودتر از شب قبل آتاناز به بغل می خواد بره بخوابه !!! یعنی عشق می کنه با شیطونی های دخترش
لحظه های بودن در کنار تو فوق العاده جالبه عزیزکــــــــــــــــــم