یه سری از اولین های زندگیت
به نام خدای بزرگ و مهربون
روز دوشنبه 16 آذر ماه از سال 1394 است.
سلام عسلــــــــــــکم
همین جوری یهویی دلم واسه چند ماه پیشا تنگ شد و خواستم که بیام سراغ خاطره هات و به بهانه ی دلتنگی یه سری از اولین هات و امروز واست مینویسم :
- اولین خوردنی "سرلاک" ................. 22-4-94 شروع پنج ماهگی
- اولین بار که تونستی بشینی ................. 5 ماهت تموم شده بود
- بابا گفتن ................. 8 ماهگی
- اولین چهار دست و پا " ................. 6 ماهگی
- اولین بار که به بابا حسام دست دادی ................. 8 ماهگی
- دست دستی کردن ................ 6 ماه ونیمه
- به به گفتن "با گرفتن یه تیکه نون به دستت و خوردنش ................. 8 ماهگی
- اولین قهقهه زدن و بلند بلند خندیدن "از زیر پتو اجی میکردی" ................. 7 ماهگی
- اولین بار که تونستی با دست گرفتن به میز خودتو بکشی بالا و وایستی ...... 94-8-28
- اولین نانای کردن " ................. 94-6-10
- دد گفتن و می می گفتن ................. 9 ماهگی "
- رویش اولین مروارید سفیدت "6 ماه و 8 روزه ................. 94-6-13
-اولین بار که مامان گفتی ................. 10-8-94